هزینه سلامت روان: جستجوی راه حل های جامعه


سلامت روانی خوب عملکرد مؤثر در فعالیت های روزانه است که منجر به بهره وری خوب (مثلاً کار، مدرسه)، روابط سالم و توانایی مقابله با ناملایمات می شود. تهدیدی برای سلامت روان، بیماری‌های روانی است که شرایط سلامتی شامل تغییرات در احساسات، تفکر یا رفتار (یا ترکیبی از این‌ها) است. کسانی که بیماری روانی را تجربه می کنند ممکن است در فعالیت های اجتماعی، کاری یا خانوادگی مشکلاتی داشته باشند. سالانه میلیون ها آمریکایی تحت تأثیر بیماری های روانی قرار می گیرند. تقریباً از هر پنج (20%) بزرگسال ایالات متحده، یک نفر هر سال بیماری روانی را تجربه می‌کند و از هر 20 نفر، یک نفر سالانه یک بیماری روانی شدید را تجربه می‌کند. خبر خوب این است که بیماری روانی قابل درمان است، به طوری که اکثر افراد علیرغم بیماری روانی خود به فعالیت در زندگی روزمره خود ادامه می دهند.

از میلیون‌ها بزرگسال آمریکایی که در سال 2020 بیماری روانی را تجربه می‌کنند، تنها 46 درصد تحت درمان قرار گرفتند و میلیون‌ها نفر تنها با بیماری‌های روانی خود دست و پنجه نرم کردند. خطر ابتلا به بیماری های قلبی عروقی و متابولیک در افرادی که با افسردگی سر و کار دارند 40 درصد بیشتر از جمعیت عادی است. افراد مبتلا به بیماری های روانی جدی دو برابر بیشتر در معرض خطر ابتلا به همین عوارض سلامتی هستند. در سطح جامعه، تخمین زده می شود که تقریباً 21 درصد از افرادی که بی خانمانی را تجربه می کنند، حداقل یک بیماری روانی جدی دارند. و از میان زندانیان، تقریباً 37 درصد بیماری روانی تشخیص داده شده دارند. بیماری‌های روانی درمان‌نشده تأثیر مخربی بر سلامت جسمی و سلامت اقتصادی افراد دارند، زیرا بیماری‌های روانی جدی سالانه 193.2 میلیارد دلار درآمد از دست رفته را شامل می‌شود. با این همه خطر، راه حل ساده به نظر می رسد – افزایش درصد افرادی که درمان سلامت روان را دریافت می کنند.

متأسفانه، از تقریباً 330 میلیون نفری که در ایالات متحده زندگی می کنند، 148 میلیون (45٪) در منطقه کمبود حرفه ای بهداشت روانی تعیین شده زندگی می کنند، که این افراد را در معرض خطر قابل توجهی بالاتری برای تجربه اثرات موج دار بیماری روانی قرار می دهد. از آنجایی که بسیاری از آنها به خدمات بهداشت روان دسترسی ندارند، مراکز بهداشت روان اجتماعی برای پاسخگویی به تقاضا برای درمان سلامت روان بسیار مهم هستند. مراکز بهداشت روانی جامعه مبتنی بر جامعه هستند و خدمات روانی را اغلب به عنوان جایگزینی برای بیمارستان ها ارائه می دهند. بودجه این مراکز اجتماعی عمدتاً توسط برنامه های فدرال، ایالتی و شهرستانی تأمین می شود. دولت‌های محلی، که بودجه را به برنامه‌های مختلف در سطح خود اختصاص می‌دهند، اغلب مجبور می‌شوند تصمیم بگیرند که بودجه محدود در کجا اختصاص داده شود. مراکز بهداشت روان جامعه باید با توجه به تأثیرات بهداشت روانی ضعیف بر فرد و جامعه برای تأمین بودجه در اولویت قرار گیرند.

علاوه بر مناطق کمبود متخصص بهداشت روان، کمبود ارائه دهندگان نیز وجود دارد. فقدان ارائه دهندگان باعث شده است که بسیاری از مردم قادر به دریافت درمان نباشند، حتی زمانی که به طور فعال به دنبال آن هستند. بسیاری از بزرگسالان به طور همزمان اختلال مصرف مواد را با بیماری روانی تجربه می کنند که اغلب به عنوان یک مکانیسم مقابله ای است. کمبود متخصصان بهداشت روان منجر به دسترسی ناکافی به درمان شده است، به میزان هشدار دهنده 11٪ از افرادی که نیاز به درمان سوء مصرف مواد دریافت می کنند. متخصصان بهداشت روانی که معمولاً در مراکز بهداشت اجتماعی یافت می شوند شامل مددکاران اجتماعی، روانپزشکان، مشاوران، روانشناسان و متخصصان پشتیبانی همتا هستند. با کمبود بودجه، مراکز اجتماعی نمی توانند افراد حرفه ای را استخدام کنند که بتوانند به اعضای جامعه خدمت کنند. برخی از مراکز اجتماعی همچنین به عنوان مراکز درمانی اجتماعی قاطعانه عمل می کنند، جایی که آنها خدماتی را برای سلامت روان ارائه می دهند و کمک های مسکن، مدیریت مالی و خدمات اشتغال را برای اعضای جامعه ارائه می دهند.

در سال 2014، قانون حفاظت از دسترسی به مدیکر در سال 2014، مفهوم کلینیک های سلامت رفتاری جامعه تایید شده را ایجاد کرد که خدمات جامع سلامت روان و مصرف مواد را اغلب بدون هزینه به افراد ارائه می دهد. در سال 2021، بودجه جدید فدرال با هدف افزایش تعداد کلینیک‌های بهداشت رفتاری جامعه تأیید شده به 340 مورد هدف قرار گرفت. مقامات محلی باید مراکز اجتماعی در مناطق خود را تشویق کنند تا با دستورالعمل‌های تعیین‌شده برای تثبیت خود به عنوان یک کلینیک سلامت رفتاری جامعه تأیید شده سازگار شوند. با توجه به موضوع ثابت بودجه برای شهرداری‌های محلی، هر گونه سرمایه‌گذاری در مراکز بهداشت روان محلی می‌تواند برای سایر برنامه‌های گران‌تر نیز صرفه‌جویی کند.

نویسنده: آلوین ال مورتون III، کارشناسی ارشد، کاندیدای دکترا، دانشگاه تنسی در ناکسویل